بسم الله الر حمن الرحیم
السّلام علیک یا فاطمة الزهرا (س) بنت رسول الله وحجت الله علی الحجّ
» سید کیست؟ سیادت از ناحیه مادر؟
احادیث مربوط به فضیلت سادات و فضائل السادات
*پاسخ :
سيد به معناي آقا و اطاعت شده، رئيس و بزرگ آمده است. سيادت عنواني است اعتباري، نه تكويني و عنواني است براي مردان و زناني كه در طول نسب خويش به حضرت هاشم بن عبد مناف (جدّ دوم رسول خدا) ميرسند. هر كس سلسله نسب او به هاشم بن عبد مناف يا فرزندان او برسد، سيد محسوب ميشود.(1)
اصطلاحاً به فرزندان هاشم، بني هاشم ميگويند. برخي از اينان به عموهاي پيامبر مثل ابوطالب ، عباس و حمزه ميرسند. بنابراين فرزندان عباس عموي پيامبر كه اصطلاحاً به آنان بني عباس ميگويند، سيد محسوب ميشوند. فرزندان ابوطالب به نامهاي طالب و عقيل و جعفر طيار و علي(ع) و نسل آنان (تا كنون هر چه هستند) سيدند. پيامبر اسلام از جهت پسرانش (طيب و طاهر و قاسم و ابراهيم) چون در كودكي از دنيا رفتند، نسلي ندارد و فقط از طريق حضرت فاطمه زهرا(س) نسلش ادامه پيدا كرد كه فرزندان حضرت زهرا به نامهاي حسن و حسين و زينب و ام كلثوم از طريق پدرشان علي(ع) سيد بودند.
تمامي ائمه معصومين و فرزندانشان از طريق علي(ع) به هاشم ميرسند و سيد هستند.>
بنابراين سيادت تنها انتساب به پيامبر نيست، بلكه از جهت انتساب به طالب و علي و عقيل و جعفر (فرزندان ابوطالب) و انتساب به عباس و حمزه (عموهاي پيامبر نيز سيادت حاصل شده و حضرت علي(ع) سيد بوده است و فرزندان او نيز سيد هستند<
روايات فراوان در فضيلت ذريه و خاندان پيامبر بيان شده كه حكايت از ارزش و جايگاه بلند انتساب به پيامبر دارد. پيامبر اسلام(ص) فرمود: هر خويشي و سنتي در روز قيامت گسيخته مي شود، جز خويشي با من، خواه نسبي باشد يا سببي".(2) امام رضا(ع) نيز فرمود:ما خاندان نبوت حقي كه بر مردم داريم، به خاطر پيامبر(ص) است. هر كدام كه حق خود را كه به بركت پيامبر بر مردم واجب شده، از مردم بستاند، ولي متقابلاً حق مردم را ادا نكند، حقش ساقط خواهد بود"،(3) بنابراين روايت، همان گونه كه سادات بر مردم حق دارند، مردم نيز بر آن ها حق دارند. در ضمن همان گونه كه سادات از ارج و منزلت برخوردارند، به همان اندازه لازم است مراقبت بيشتري بر كردار خود داشته باشند . اگر كسي بتواند نسبت معنوي به پيامبر پيدا كند و خود را در راه و اهداف عالي پيامبر اسلام قرار دهد و تقوا و پرهيزگاري پيشه كند، مطمناً چنين شخصيتي مقام و جايگاه برتري خواهد داشت.
در فقه براي سادات احكام خاصي آمده است،
مثلاً گرفتن زكات از غير سيد بر آنان حرام است.
تفصيل اين احكام در كتاب هاي فقهي بيان شده
سیادت از جانب مادر
«کسی که به فرزندان من احترام بگذارد و آنان را تکریم کند ،در واقع مرا تکریم کرده است . » (پیامبر اکرم مستدرک الوسائل ، 12/367)
اگر کسی مادرش سید فاطمی باشد او نیز در زمره اولاد پیامبر (ص) قرار می گیرد،ولی به فتوای اکثر فقیهان احکام ویژه سیادت و یا برخی از آن، به او بار نمی شود.برخی از علماء کسانی را که مادرشان سید باشد را سید می دانند و حتی مستحق خمس میدانندمانند: مرحوم سید مرتضیرضوان الله تعالی علیه که فتوا داده استکه اگر کسی از طرف مادر هم به بنیهاشم انتساب داشته باشد خمس به او تعلق میگیرد و بعضی از فقهای دیگر نظیر صاحب حدائق هم این فتوا را پذیرفتهاند.
اما معروف بین امامیه آنست که فقط در صورتی از خمس میتواند استفاده کند که انتسابش از طرف پدر باشد و فتوای معمول فقهای ما هم همین است.ولی از نظر محرمیت فرقی بین سیدهای از طریق پدری یا مادر؛با انبیای اعظام وائمه اطهار ومانند آن که ارتباط نسبی از طرف مادر دارند نیست ومساله محرمیتیکسان است .
از آن رو که سادات به پیامبر منتسب هستند،باید مواظب رفتار خود باشند؛
زیرا انجام برخى اعمال از انسانهاى معمولى مشکل ایجاد نمىکند، ولى انجام آن توسط انسانهاى با شخصیت و یا اشخاصی که به رهبران دینى منتسب هستند، مشکل ایجاد مى کند.
بزنطى(راوي) مى گوید: در خدمت حضرت رضا(ع) نشسته بودم. سخن از سادات به میان آمد،عرض کردم: آیا منحرف از خاندان شما و غیر شما یکسانند؟
فرمود: « نیکوکار ما اجرش دو چندان و بدکار ما گناهش دو چندان است ».
وظیفه ما آن است که نسبت به سادات احترام بگذاريم.
همان طور که نسبت به سایر افراد احترام می گذاریم.
البته می توانیم در قالب شرایط تعریف شده توسط اسلام - آنان را امر به معروف و نهی از منکر نمایم. همین طور سعی کنیم با رفتار و گفتار خود به آن ها بفهمانیم که سزاوار است جایگاه و مقام سیادت را حفظ کنند. صرف سید بودن موجب نمی گردد که سادات از این عنوان سوء استفاده کنند. امام رضا (ع) وقتى که برادرش (زیدالنار) را دید که از خود تعریف مى کند و به سیادت خود مغرور شده و دائماً«ما چنین، ما چنان » مى گويد، فرمود: «این سخنان چیست که مى گویى ؟! اگر سخن تو درست باشد و فرزندان رسول خدا وضع استثنایى داشته باشند و خداوند بدکاران آنان را عذاب نکند و عمل نکرده، به آنان پاداش بدهد، پس تو از پدرت موسى بن جعفر نزد خدا گرامى ترى، زیرا وى خدا را بندگى کرد تا به درجات قرب نائل آمد و تو مى پندارى بى آن که بندگى خدا کنى، مى توانى در درجه موسى بن جعفر قرارگیرى ». سپس آیه «انهّ عملٌ غیر صالح » را قرائت کرد و فرمود: فرزند پیامبر و انتساب به پیغمبر و امام کافى نیست؛ عمل صالح لازم دارد.
سوال :
آیا کسانی که مادر آنان سید است از سادات و فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها محسوب می شوند و احکام سیادت را دارند ؟
حضرت آیت الله خامنه ای :
منتسبین به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از طرف مادر هم از اولاد آن حضرت محسوب می شوند ولی ملاک ترتب آثار و احکام شرعی سیادت انتساب از طرف پدر است .
حضرت آیت الله فاضل لنکرانی :
احکام فقهی/خمس/ سید را ندارند اما از ذریه رسول الله محسوب می شوند .
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی :
از فرزندان آن حضرت محسوب می شوند
ولی احکام خاص/خمس/ منتسبین از طریق پدر به جناب هاشم را ندارند .
حضرت آیت الله سیستانی :
سزاوار احترام خاص سادات هستند ولی مستحق خمس نیستند .
حضرت آیت الله مکارم شیرازی :
حکم سید را دارند ولی خمس نمی توانند بگیرند
و از لباس مخصوص سادات نمی توانند استفاده کنند
اما شرافت سیادت دارند..
حضرت آیت الله بهجت :
ذریه محسوب میشوند ولی احکام سیادت را ندارند .
حضرت آیت الله تبریزی :
موضوع خمس مربوط به کسیست که هاشمی یعنی منسوب به جناب هاشم از جانب پدر باشد .درمحرمیتشان شکی نیست
حضرت آیت الله صادقی تهرانی"
سادات محسوب میشوند وخمس هم به آنها تعلق میگیرد .
جواب تفصیلی:
كسى در این تردید ندارد كه همۀ فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س)،فرزندان پیامبر اسلام (ص) هستند،
ولی باید توجه داشت که بین عنوان فرزند رسول خدا بودن و عنوان سید و هاشمی بودن فرق است،هر كس كه نسبتش به فاطمۀ زهرا سلام الله علیها مىرسد،از نسل پیامبر اسلام (ص) است ولی جزو سادات نیست؛ زیرا سید و هاشمی بودن عنوانی است که بر کسی که فقط از طریق پدر به هاشم منتسب باشد، صدق می کند..
براى روشنتر شدن این مسأله به چند روایت اشاره می كنیم
:1. حضرت امام موسى بن جعفر (ع) فرمود:
روزى به مجلس هارون الرشید رفتم.هارون از من سؤال کرد كهشما چطور خودتان را فرزند پیامبر (ص) و از نسل او مىدانید؟؟در صورتى كه پیامبر فرزند پسر نداشت و نسل انسان با فرزند پسر مىماند نه دختر؟
در جواب او گفتم: خداوند در قرآن مىگوید:
« ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را هدایت كردیم و نوح را از پیش هدایت كرده بودیم و از نژاد او داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسى و هارون را. ما نیكوكاران را چنین پاداش مىدهیم و نیز زكریا، یحیى، عیسى و الیاس را كه همگى از صالحان هستند..
به هارون گفتم: اى هارون پدر عیسى كیست؟
گفت: عیسى پدر ندارد.
گفتم: پس چطور از نسل حضرت ابراهیم به حساب آمده است؟
پس بدان خداوند عیسى را از طریق مادر به نسل حضرت ابراهیم ملحق ساخته است. ما هم از طریق مادرمان از نسل و ذریّۀ پیامبر اسلام محسوب مىشویم...
. در تفسیر عیاشى آمده است:
روزى حجاج كسى را دنبال یحیى بن معمّر فرستاد. یحیى نزد حجاج حاضر شد. حجّاج گفت: شنیدهام تو گمان مىكنى كه حسن و حسین(ع) پسران پیامبر هستند و این را از قرآن مىگویى در صورتى كه من قرآن را از اول تا آخر خواندهام ولى این مطلب را در آن ندیدهام. یحیى گفت: شما سوره انعام را نمىخوانى؟ در سوره انعام آمده است: « ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را هدایت كردیم و نوح را از پیش هدایت كرده بودیم و از نژاد او داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسى و هارون را. ما نیكوكاران را چنین پاداش مىدهیم و نیز زكریا، یحیى، عیسى و الیاس را كه همگى از صالحان » مگر عیسى در این آیه از نسل و ذریّۀ ابراهیم(ع) شمرده نشده است؟ حجاج گفت: درست مىگویى. این آیه را خواندهام[
.3. ابو جارود مىگوید:
امام باقر (ع) فرمود:
اى اباجارود اینها دربارۀ حسن و حسین(ع) به شما چه مىگویند؟ گفتم: به ما مىگویند: حسن و حسین (ع) فرزندان پیامبر(ص) نیستند. امام فرمود: شما چگونه براى آنان دلیل مىآورید؟ گفتم: ما با آیۀ "و من ذریته داود و سلیمان" استدلال مىكنیم. امام فرمود: آنان در جواب شما چه مىگویند؟ گفتم: آنان مىگویند: پسر دختر، فرزند نامیده مىشود ولى این فرزند صلبى نیست. امام فرمود: شما به آنان چه مىگویید؟ گفتم: ما آیۀ "ندع ابنائنا و ابنائكم" را براى آنان مىخوانیم كه پیامبر(ص) به حسن و حسین، پسر اطلاق كرده است. امام فرمود: آنان چه مىگویند؟ گفتم: آنان مىگویند: در زبان عربى و در میان مردم عرب، به پسران دیگران، «پسرم» اطلاق مىكنند. (پسر، پسر توست ولى شخص دیگرى به این پسر تو مىگوید: «پسرم فلان چیز را بیاور»)
امام فرمود:
اى ابا جارود از كتاب خدا برایت آیهاى مىگویم.
خداوند مىگوید:
"حرّمت علیكم امهاتكم و بناتكم"
تو از آنان بپرس آیا پیامبر مىتواند دختران حسن و حسین (ع) را بگیرد؟
اگر گفتند: مىتواند، دروغ مىگویند
و اگر بگویند نمىتواند دختران حسن و حسین (ع) را بگیرد، در این صورت ثابت مىشود كه حسن و حسین (ع) فرزندان صلبى پیامبر (ص) هستند..
بنابراین زنى كه از نسل پیامبر(ص) است، همۀ فرزندان او از نسل پیامبر(ص) هستند گرچه شوهرش سیّد نباشد، اما احکام و آثار فقهی که برای سیادت بیان شده است مختص به کسانیست که از طرف پدر انتساب داشته باشند.
حضرت امام خمینی ره در پاسخ به سؤالی در این زمینه فرموده اند :
:"گرچه منتسبین به پیامبر اكرم «صلى الله علیه و آله» از طرف مادر هم از اولاد رسول اكرم «صلى الله علیه و آله» محسوب می شوند، ولى ملاك ترتب آثار و احكام شرعى سیادت، انتساب از طرف پدر است."
گفتنی است که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) همانگونه که به پیامبر از طریق حضرت فاطمه منتسب هستند همچنین از طریق پدر یعنی حضرت علی (ع) به هاشم منتسب هستند.
صدقه دادن به سادات
به نظر اكثر مراجع دادن صدقه مستحبی به سید اشكال ندارد . در حالیكه اكثر مردم فكر می كنند دادن صدقه مستحبی به سید حرام است.
امام خمینی: سید نمی تواند ازغیرسید زكات بگیرد ولی اگرخمس وسایر وجوهات،كفایت مخارج اورا نكند واز گرفتن زكات ناچار باشد،می توانداز غیر سید زكات بگیرد.ولی احتیاط واجب آن است كه اگر ممكن باشد، فقط به مقداری كه برای مخارج روزانه اش ناچار است بگیرد.
1:آیت الله فاضل:سید می تواند از سید زكات بگیرد ولی ازغیر سید نمی تواند......
2: آیات عظام خوئی،گلپایگانی،تبریزی،صافی:بقیه مساله ذكر نشده .
3:آیت الله بهجت:فقط به مقداری كه برای مخارج سالانه اش ضروری باشد گیردو اگر در اثناء سال بی نیاز شد آن را عودت یا با اذن زكات دهنده به مصرف مستحقین زكات برساند وخودش از خمس استفاده كند.
آیت الله مكارم:زكات گیرنده از سادات نباشد مگر اینكه زكات دهنده هم از سادات باشد، ولی اگر خمس وسایر وجوهات كفایت مخارج آن را نكند و ناچار به گرفتن زكات باشند،می تواند از غیر سادات زكات بگیرند، اما احتیاط واجب آن است كه فقط به مقدار مخارج روزانه بگیرند.
آیت الله زنجانی:سید می تواند از غیر سید زكات مستحبی بگیردولی نمی تواند از غیر سید زكات واجب بگیرد، البته اگر خمس وسایر وجوهات كفایت مخارج آن را نكند و ناچارباشد كه از زكات واجب غیر سید استفاده كند ،مانعی ندارد.
آیا گرفتن صدقه بر كسى كه مادر او سیّده است، حرام است؟
پاسخ : كسى كه مادرش سیّده است، ولى پدر او از سادات نیست،گرفتن زكات و صدقه واجب و مستحب بر او حرام نیست.
طبق فتوای مراجع هرکس فقط مادرش سیده است ازفرزندان حضرت زهرا محسوب میشود
وبخاطر انتساب به آن حضرت ازشرافت سیادت بهره مند است ودر شرف نسب آنها شکی نیست
فقط بنابر احتیاط سهم سادات به سید ازناحیه مادر نمیرسد..
مطابق با نظر آیت الله خامنه ای وفاضل لنکرانی و جوادی آملی و مکارم و بهجت و سیستانی و..اما آنهاییکه از طرف مادر سید هستند میرزا خطاب میشوند..پس در بین مردم عرف است بیشتر کسانیکه از طرف پدر سید هستند سید خوانده میشوند تادر اجرای احکام سادات اختلالی ایجاد نشود .
كسى كه مادرش سیده است، به جهت انتساب به خاندان پیامبر اكرم(ص)داراى احترام است و احكام سادات بر آن صدق نمیكند سادات که لقب فرزندان پیغمبر(ص) است و به معنای پیشوا و مهمتر و سرور آمده است،در اصطلاحعرفی به کسانی که از طرف پدر به حضرت عبدالمطلب بن هاشم، جد رسول خدا(ص) انتساب دارند،گفته میشود.
سیادت شامل فرزندان حضرت علی(ع) میشود.
بنابراین فرزندان فاطمه زهرا(س) از دو جهت سیادت دارند:
هر چند سیادت از طریق مادر نیز انتقال می یابد،اما عرفاً به آن سید نمی گویند و بعضی احکام خاص سادات را ندارند.برای شناخت سادات در جامعه باید از دانشمندانی که از علم نسب شناسی بهره کافی دارند کمک گرفت و راه هایی را که بیان کرده اند،استفاده کرد.
پاسخ حضرت آیت اللهالعظمی گلپایگانی(ره) را در این مورد بیان میکنیم:
"سیّد به معنی آقا است و از القابی است که در عرف فارسی زبانان و شیعه، کسانی که نسبشانبه واسطة فاطمة زهرا سیدّه النساء(س) به رسول خدا(ص) منتهی میشود و بر سائر علوییین نیز که به واسطة حضرت عباس یا جناب محمد حنفیّه نسبشان به امیرالمؤمنین(ع) میرسد،احتراماًگفته می شود، بلکه بر سایر هاشمیین مانند کسانی که نسبشان به جناب جعفر طیّار و عقیل می رسد، نیز سیّد میگویند و این یک نوع احترام از منتسبین به رسول خدا(ص) و از خاندان بنی هاشم است،چنان چه شیعهو اهل سنّت، سادات (خصوصو علویّیین، بالأخص فاطمییّن) را شرفا میگویند و به کسی که از اولاد حضرت امام حسین (ع) باشد، شریف حسینی گفته میشودو فرزند سیّده علویّه نیز اگرچه در عرف، سیّد و شریف،نامیده نمی شود، بواسطةمادرش به ایندودمان شریف و حضرت رسول(س) انتساب دارد و اگر مادرش از اولاد فاطمهزهرا(س) باشد، ازفرزندان پیغمبر(ص) محسوب است. بلی فقط کسانی که به وسیلة پدر هاشمی هستند،استحقاق خمس دارند."
کسی که مادر بزرگش سیّده بوده،
آیا نوه های آن ها جزء خانوادة پیامبر(ص)محسوب می شوند که اعمال خیر و شرّ آن ها دو برابر حساب شود؟
انتساب به پیامبر و اهل بیت، هم از طرف پدر ممکن است و هم از طرف مادر. بنابراین کسی که مادرش یا مادربزرگش سیده است،می توان گفت بله از فرزندان و منتسبان به پیامبر(ص) و اهل بیت است،گرچه اصطلاحاً به او سیّد گفته نمی شود و احکام سیّد را ندارد،یعنی اگر فقیر باشد، نمی توان سهم سادات به او پرداخت کرد.
ابی نصر بزنطی می گوید که به امام رضا(ع) گفتم:
منکر و گناهکار از خویشان شما با دیگران مساوی اند؟
حضرت فرمود: "کسی که از ما (اهل بیت) منکر دین و گناهکار باشد،دو گناه برای او نوشته می شود واگر اعمال خیر و حسنه انجام دهد، دو برابر پاداش می گیرد.
اصول کافی، ج 1، ص 387.
از برخی آیات و روایات استفاده می شود کسانی که به نحوی انتساب به پیامبر و اهل بیت(ع) دارند، اگر کار خوبی انجام دهند، ثوابش بیشتر است و اگر گناه کنند،گناهش بیشتر خواهد بود.
چرا افرادی که مادرشان سید است، سید محسوب نمی شوند،در صورتی که تمام فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) سید محسوب می شوند؟
واژه "سید" در اسلام به کسانی اطلاق می شود که نسبشان از ناحیه پدر به هاشم، جد پیامبر اسلام (ص) برسد، اگر چه از اولاد حضرت زهرا (س) نباشند. به بیان دیگر، مراد از سادات کسانی هستند که نسبشان به هاشم بر می گردد، و لازم نیست که حتماً از اولاد حضرت زهرا (س) باشند. بنابراین، فرزندان حضرت زهرا نه از آن جهت که منسوب به ایشانند سید هستند، بلکه از آن جهت که از طرف پدر و هم از ناحیه مادر به حضرت هاشم می رسند، سید محسوب می شوند.
جواب تفصیلی :
افرادی که مادرشان سیده است، از جهت سیادت منتسب به حضرت فاطمه (ع) هستند، اما توجه به این نکته ضروری است که اصطلاح "سید" منحصر در فرزندان حضرت زهرا (ع) نیست، بلکه تمام افرادی که از نظر نسب به هاشم و اولاد او می رسند هم، سید محسوب می شوند، و تمام دانشمندان مسلمان در این مسئله اتفاق دارند، و تنها مورد اختلاف در برخی از احکام مترتب بر آن است؛ نظیر پرداخت خمس، که به نظر اکثر فقها جایز نیست.
از این گفتار معلوم شد، افرادی که مادرشان سید است، به یقین از ذریۀ رسول خدا می باشند، چناچه ائمه (ع) نیز به همین دلیل ذریۀ پیامبر به شمار می آمدند. شاهد این مسئله، روایتی است، که امام رضا (ع) در جواب مأمون خلیفۀ عباسی فرمود:
"مأمون به حضرت گفت: با تحقیقاتی که کرده ام به این نتیجه رسیده ام، فرقی بین بنی هاشم و بنی عباس از نظر حسب و نسب وجود ندارد، و از نظر فضیلت هر دو گروه یکسان می باشند، و فضائلی که شیعیان برای بنی هاشم می گویند، ناشی از هوای نفس و تعصبات است.
امام (ع) فرمود: اگر اجازه دهید جواب سؤال را می دهم، و اگر نخواهید جواب نمی دهم، مأمون گفت این سؤال را مطرح کردم تا از شما استفاده کنم، حضرت فرمود: اگر رسول خدا (ص) از میان این نیزارها بیرون آید و دختر شما را برای خود خواستگاری کند، شما چه می کنید؟ مأمون گفت، سبحان الله! آیا کسی را می توان یافت که به چنین وصلتی خشنود نباشد؟! حضرت فرمود: آیا من هم می توانم به چنین وصلتی راضی باشم؟! با لحظه ای درنگ، مأمون پاسخ داد قسم به خدا قرابت شما چسبیده به رسول خدا است".[1]
از این روایت می توان نتیجه گرفت که فرزندان و نوادگان دختری رسول خدا نیز از ذریۀ ایشان می باشند و ازدواج با آنان برای رسول خدا جایز نیست.
اما انتساب نژادی و قبیله ای از جانب پدر، امری رایج و عرفی است، در کشور ما مثل اغلب کشورهای جهان امروز، نسبت افراد را از ناحیۀ پدر به ثبت می رسانند، گر چه انتساب به مادر هم امری مسلم است، اما نکته ای که توجه به آن ضروری است، بعضی از امور عرفی در میان ملت ها را اسلام نیز به عنوان یک اصل پذیرفته است؛ دلیل این مسئله هم تعبدی است و در روایات به آن اشاره شده است. در موضوع مورد نظر در سؤال، امام کاظم (ع) بعد از بیان مستحقین خمس می فرماید: کسی که مادرش از بنی هاشم و پدرش از قبایل دیگر قریش است، می تواند از صدقات استفاده نماید و بهره ای از خمس برای او نیست؛ زیرا خداوند در قرآن گوید: "ادْعُوهُمْ لِآبائِهِم"یعنی مردم را با پدرانشان می خوانند.
ابو جارود مىگويد: امام باقر(ع) فرمود:
اى اباجارود! اينها دربارهى حسن و حسين به شما چه مىگويند؟
گفتم: به ما می گويند: حسن و حسين فرزندان پيامبر نيستند.
امام فرمود: شما چگونه براى آنان دليل مىآوريد؟
گفتم: ما با آيه ى ... و من ذريته داود و سليمان... استدلال مىكنيم.
امام فرمود: آنان در جواب شما چه مىگويند؟
گفتم: آنان می گويند:
پسر دختر، فرزند ناميده مىشود ولى اين فرزند صُلبى نيست.
امام فرمود: شما به آنان چه مىگوييد؟
گفتم: ما آيه ى ندع ابنائنا و ابنائكم... را براى آنان مىخوانيم
كه پيامبر به حسن و حسين، پسر اطلاق كرده است.
امام فرمود: آنان چه مىگويند؟
گفتم: آنان می گويند: در زبان عربى و در ميان مردم عرب،
به پسران ديگران، «پسرم» اطلاق مىكنند.
(پسر، پسر توست ولى شخص ديگرى به اين پسر تو مىگويد:
«پسرم فلان چيز را بياور»)
امام فرمود: اى ابا جارود! از كتاب خدا برايت آيهاى مىگويم.
خداوند می گويد: حرّمت عليكم امهاتكم و بناتكم...(سوره نساء، آيه 23).
تو از آنان بپرس آيا پيامبر مىتواند دختران حسن و حسين را بگيرد؟
اگر گفتند: می تواند، دروغ می گويندو اگر بگويند نمىتواند دختران حسن و حسين را بگيرد،در اين صورت ثابت مىشود كه حسن و حسين فرزندان صلبى پيامبر هستند.
(جواهر الكلام، ج 16، ص 93، كتاب الخمس، چاپ ايران).
روايات ديگرى نيز در اين موضوع آمده است.
براى آگاهى بيشتر ر.ك: جواهر، ج 16، ص 93 تا 101
بنابراين زنى كه از نسل پيامبر است،همهى فرزندان او نسل پيامبر و سيّد هستندگرچه شوهرش سيّد نباشد و در نتيجه انسان از طريق مادر هم سيادت پيدا مىكند.
نویسنده: سید حسینعلی علیزاده (میرسالاری)
׀ تاریخ: پنج شنبه 16 / 8 / 1392برچسب: رودزرد , ایذه , روستای خدیجه , مامتین , رامهرمز , هفتکل , برد خیمه , باغملک , میرسالار , موسوی راد, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|